قرارهای دهه شصتی که با اطلاع مادرِ خانواده، دختر خانواده میرفت دوس پسر (بخوانید نامزد) را ببینه و مادر جهت اطمینان از عدم هرگونه تماس تحریک آمیز فاز و نول، یکی از بچه های خانواده رو به عنوان عنصر عایق، همراه میفرستاد.

*این سیستم دختر بازیِ عصر جاهلیت که با سوت زدن، پیس پیس، و “سو کشیدن” همراه بود.
توضیحات: برای “سو کشیدن” لبها را غنچهای کرده و هوا را ناگهان به درون ریه بکشید.

… *این عرصهی تنگ دختربازی در دهه ۶۰ و اوایل هفتاد که به علتِ عدم وجودِ فیسبوک و تلفن همراه، به سطح محل ختم میشد.
لذا وقتی دختر خوشکلهی کوچه رد میشد پسرا عکس العملهایی از این دست داشتن:
۱- اگر مشغول فوتبال بودند، یهو با دیدن داف مذکور جو گرفته میشدن و شروع میکردن همه رو دریپل زدن؛ به این امید که در چشم طرف چون مارادونا بدرخشن و گوی سبقت رو از رقبا برُبایند.
۲- اگر مشغول دوچرخه سواری یا موتور سواری بودند، جهت خودنمایی تک چرخ و ترمز خطّی میرفتن.
۳- گاهی هم از روبروی هم رد میشدن که پسره به علت نداشتنِ آلاتِ جلب توجه، دست به خ…ه فقط نگاه میکرد.

*این کالر آیدی(مزاحم یاب) که تازه اومده بود و پدرا تا میرسیدن خونه به تک تک شمارهها زنگ میزدن تا هم با نشون دادنِ تجهیزِ خودشون به تکنولوژی روزِ دنیا، رعب و وحشت در دلِ پسرای محل بندازن، هم به دخترشون نشون بدن که “من به تو اعتماد دارم، اما به جامعه اعتمادی نیست”
نکته تستی: این افراد به علت عدم آشنایی با زبان انگلیسی نمیدونستن دختر دسته گلشون قبل از اومدن باباهه با دلی آرام و قلبی مطمئن، نشسته تک تک مواردِ مشکوک رو Delete کرده.

*این نامه نگاریهای اون موقع که فرد عاشق میداد بچه باسوادِ کلاس براش بنویسه. معمولاً هم با ایندست جملهها هم شروع میشد:
– به نام یگانه نوازنده گیتار قلبم/به نام تک سوار جاده عشق…
– لطفا هی نپرس دلتنگی چه معنی دارد؟ دلتنگی معنی ندارد…درد دارد…
– بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم…

*این قرارای سرِپایی تو کوچه، حوالی ۲ بعدازظهر به مدتِ ۵ دقیقه که توش دختره هی با استرس دور و بر رو نگاه میکرد که آشنا رد نشه. آخرش هم هیچی نصیب طرفین نمیشد وُ مذاکرات را مثل نشست ایران و ۵+۱، ترک میکردند.

به اشتراک بگذارید